فقط بهائیان ایران شایسته ترحّم اند…!
گاه و بی گاه، هر وقت منازعه ای بزرگ در جهان در می گیرد و عده ی زیادی از انسان های بی گناه، مظلوم واقع می شوند، این سؤال و البته اعتراض از سوی مسلمانان معتقد شکل می گیرد که چرا مرکز جهانی مدیریت تفکر بهائی (بیت العدل) – که داعیه دار وحدت عالم انسانی و کنار گذاشتن تبعیض هاست و می گوید همه با هم برابریم و دین و نژاد و آئین، معیار تفاوت نیست – طبق معمول واکنشی از خود نشان نمی دهد و علیه سردمداران جهانیِ ظلم و تبعیض، فریاد بر نمی آورد که این ستم را پایان دهید؟!!! چرا آتش انتقاد و اعتراض بیت العدل، تنها دامنگیر حکومت ایران است و در دفاع از ظلم رفته بر بهائیان در ایران (البته ظلم به زعم خودشان) شعله می گیرد؟!!! چرا مهربانیِ عالم گیر بهائی تنها شامل حال بهائیان ایران است و بس؟ …
شاید باور نکنید که پاسخ این سؤال بسیار ساده است: با کاوشی نه چندان عمیق در آثار بهائی، به این نکته پی می بریم که از دیدگاه رهبران بهائی، نه تنها همه انسان ها با هم برابر نیستند، بلکه تنها بهائیان، انسان و قابل احترام هستند[۱] و بقیه… . وقتی رهبران بهائی برای غیر بهائیان حتی شأن انسانیت را نیز قائل نیستند چرا باید انتظار داشته باشیم که به فکر ستمدیدگانِ مسلمانِ فلسطین و آشوریان و ایزدیان عراق و بقیه باشند؟
جالب تر اینکه در نظر بهائیان دوستداران جناب بهاءالله دُرّ و گوهر و جواهر و مابقی انسان ها سنگ ریزه های زمین اند…[۲]
حال، منِ گوینده و شمایِ شنونده بیاییم و کلاه مان را قاضی کنیم؛ سردمداران تفکری که در آن، مخالفان خود را حتی لایق درجه انسانیت ندانسته و آنها را همچون سنگ ریزه های زمین خاکی بی ارزش می شمارد، چگونه و بر اساس کدام منطق باید نگران حال سایر انسان های مظلوم عالم باشند و تلاشی هرچند ناچیز در راه نجات شان بردارند؟!! آری در نظر سران بیت العدل (مرکز جهانی مدیریت بهائیت)، تنها بهائیان، انسان، و شایسته ترحّم اند و از همین روست که به هر بهانه و با هر دستاویزی پرچم مظلومیّت بهائیان را بالا می برند و از وضعیت موجود آنها اظهار نگرانی می کنند و در عین حال چشم روی مظلومیّت تمام ستمدیدگان دنیا می بندند.
بگذریم که این مظلومیّت ساختگی بهائیان در ایران نیز خود داستانی جداگانه دارد…[۳]
و نیز بگذریم از مقایسه انسان ندانستن مخالفان بهائیت و سنگ ریزه خواندن آنان با اصل شعار وحدت عالم انسانی و برابر دانستن همه انسان ها…[۴]
[۱] ـ بهاءالله، نخستین رهبر بهائیان در کتاب بدیع ص ۱۴۰ می نویسد: «الیوم هر نفسی بر احدی از معرضین من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانیت نماید از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس اثبات رتبه و مقام نماید.»
تعجب نکنید، این سخن از رهبر تفکر بهائی است که می گوید کسی حق ندارد بر مخالفان او نام انسان بگذارد…
[۲] ـ بهاءالله، مائده آسمانی، ج ۴: «احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاه الارض.» یعنی : دوستداران من درّ و جواهر و ما بقی ایشان سنگ ریزه های ارض خاکی اند.
[۴] ـ عبدالبهاء دومین رهبر بهائیان می گوید: «به ما چه ربطی دارد که این مؤمن است یا آن مؤمن نیست. ما نمی توانیم نفسی را بر نفسی ترجیح دهیم.»( خطابات ، ج ۱)
این کلام را با مدارک قبلی مقایسه کنید و خود اختلاف را دریابید.
دیدگاهتان را بنویسید