تابستان سال۲۰۱۲، تنها یک روز مانده به برگزاری بازیهای المپیک لندن، باراسکیف خریستو ورزشکار دو میدانی پرش سه گام یونان، به دلیل توهین به سیاه پوستان آفریقایی از حضور در این مسابقات محروم شد. وی بر روی صفحه توییتر خود نوشته بود: با وجود سیاهان آفریقایی پناهنده در یونان … پشه های غرب نیل حداقل غذای خانگی خواهند خورد.
رئیس هیئت ورزشی یونان پس از انتشار این نوشته در واکنش به این رویداد اعلام کرد که خریستو با این اقدام اصول ارزشی بازیهای المپیک را نقض کرده است و دیگر نمی تواند هیئت یونانی را همراهی کند.
رفتار نژاد پرستانه در همه ی دنیا نکوهیده وناپسند است و همگان بر این موضوع متفق القولند که ملاک برتری افراد، رنگ پوست و ملیت آن ها نیست. حال به نظر شما اگر رهبری از بهاییان جای رییس هیئت ورزشی یونان بود چه می کرد؟
شاید می بایست طبق آیین بهایی و وحدت عالم انسانی[۱] آن بهایی نیز او را از لیست ورزشکاران حذف می کرد .
ولی اشتباه می کنید زیرا سیاهان آفریقایی استثنا هستند.
در اوائل قرن بیستم، جناب عبدالبهاء در سخنرانی خود، در مقام تعریف و تمجید از سیاهان آمریکایی و مقایسه ی آنان با سیاهان آفریقایی، چنین می فرمایند:
مثلا چه فرق است میان سیاهان افریک و سیاهان امریک اینها خلق الله البقر علی صوره البشرند؛ آنان متمدن و با هوش و با فرهنگ هستند(خطابات ، ص ۱۱۹) .
بله! بنا به فرموده ی جناب عبدالبها سیاهان افریقایی استثنا هستند چون آن ها گاوند نه انسان و ازین استثناها چه زیاد است[۲]
و این است معنای وحدت عالم انسانی در نظر بهاییان! لسان الغیب چه زیبا سروده است :
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل وهنوز …… باطل در این خیال که اکسیر می کند
[۱]یکی از ۱۲ تعلیم اجتماعی دین بهائی است. این تعلیم، هدف اصلی دین بهائی است. جمیع تعالیمی که در دین بهائی آمدهاست حول این محور یعنی وحدت علم انسانی میگردد(مقدمهای بر آئین بهائی ص۱۷) .به اعتقاد بهائیان وحدت عالم انسانی، نیاز بارز زمانی است که در حال حاضر جهان در آن وجود دارد. وحدت خانواده، وحدت قبیله، وحدت حکومت شهری و وحدت ملی ایجاد شده است واکنون هدفی که دنیا برای رسیدن به آن تلاش میکند وحدت عالم انسانی است. مرحله ایجاد کشورها به پایان رسیدهاست. آشوب ناشی از برخورد قدرتهای ملی به نهایت خود میرسد و دنیا که در جهت کمال پیش میرود باید وحدت و تمامیت روابط انسانی را بشناسد(جلوه مدنیت جهانی، شوقی افندی،، صفحه ۱۱۰)
[۲]الف:شیعیان :بهاالله دراشراقات از آنان با تعابیری چون “شیعه شنیعه” و “پستترین حزب و امت” یاد کرده ب: در همان جا علمای تشیع را (به دلیل نپذیرفتن ادعای باب و بهاء) با تعبیر <فراعنه و جبابره> و پراکندگان <اوهام> در بین مردم مورد طعن و لعن قرار داده است و..( پس گفتن گاو, شنیعه و لعن جزو وحدت عالم انسانی است)
دیدگاهتان را بنویسید