جناب باب از ابتدای ادّعای خود اقرار به حقانیت نواب اربعه نموده و منکرین آنها را کافر دانسته است.
فاضل مازندرانی در جلد اول کتاب اسرار الاثار، به نقل از علی محمد شیرازی می نویسد: «و اشهد ان بعد الابواب الاربعه لیس له باب… و من انکر احدا منهم فقد کفر و کان من الخاسرین». یعنی شهادت میدهم بعد از نواب اربعه برای او (حضرت مهدی (ع)) بابی نیست… و هر کسی یکی از آنها را انکار کند
کافر شده و از زیان کاران است.
همچنین در کتاب بیان فارسی جناب باب مینویسد: «چنانچه امروز اگر مؤمنی عامل هست به قول اهل بیت و ابواب اربعه است در غیبت صغری که بعد از آن آنچه از ایشان رسیده کسی نتوانست تغییری و تبدیلی دهد به حق.»
اما جناب بهاءالله بر خلاف باب، نواب اربعه را اشخاصی دروغگو می دانست و گفتارهای ایشان را عامل اصلی کشته شدن باب معرفی می کرد.
در جلد یک کتاب رحیق مختوم به نقل از بهاء آمده است: «ابوابشان یعنی ابواب اربعه سبب و علت گمراهی گشتند. اگر آن حرف های کذبه از آن مطالع کذب ظاهر نمی شد نقطه وجود (باب) روح ماسواه فداه شهید نمی گشت.»
دیدگاهتان را بنویسید