نوشته‌ها

اندر شعارهای توخالی بهائیت

یکی از شعارهایی که بهائیان برای زیبا جلوه دادن اعتقاد خود با افتخار بیان می کنند شعار “وحدت عالم انسانی” است که می گویند همه ی انسان ها باهم برابرند و  کسی برتر یا بدتر از کسی نیست. اما همینکه به مرحله ی عمل می رسند شعار خود را فراموش می کنند و جور دیگری رفتار می نمایند.

توجه شما را جلب می کنم به کلام گهربار رهبر درجه یک بهائیان جناب بهاءالله در وصف مردم سرزمین سوریه.

ایشان در کتاب اسرارالآثار، جلد۵ می گوید:

«ای نبیل، بارها امر نمودیم و باز هم می گوییم به مردم شام (سوریه) ذکر خدا و حرف دین را نزن. چون مردمش از خدا و حق دور هستند و از عنایت خدا محرومند. زمین آنجا به نهایت مبارک است و مردمش به نهایت منحوس»

اگر می گویید “همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار” پس دیگر چرا رهبرتان مردم منطقه شام را منحوس می خواند؟!!

بهاءالله و منکران و مخالفانش

photo_2017-01-11_12-34-56

جناب بهاءالله در مورد کسانی که امر را نپذیرند و دشمنی ایشان را در دل داشته باشند چنین می فرمایند:

من ینکر هذا الفضل الظاهر المتعالی المنیر ینبغی له بان یسئل عن امه حاله ..قل من کان فی قلبه بغض هذا الغلام (بهاء)فقد دخل الشیطان علی فراش امه …
(کتاب گنج شایگان و جلد ۴ کتاب مائده آسمانی)

هرکس بهاءالله یا بهاییت را منکر شود سزاوار است از مادرش وضع خود را بپرسد… بگو هرکس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد قطعاً شیطان در بستر و رختخواب مادرش رفته است.

همان طور که می بینیم، بنا بر آن چه که ایشان فرموده اند، تمامی منکران ایشان حالشان معلوم است! این سخن ایشان برای ما و برای بهاییان بسیار کارگشا می باشد و مطالب بسیاری را برای ما روشن می نماید.

وقتی که بیشتر به این جمله می اندیشیم، به این فکر می افتیم که:

۱. آیا برادر ایشان، جناب میرزا یحیی، صبح ازل، هم که منکر ایشان شدند همین حال را دارد؟

۲. آیا خواهر جناب بهاءالله، عزیه خانم، هم که منکر ایشان شدند همین حال را دارد؟

۳. آیا جناب محمدعلی برادر جناب عبدالبها هم که منکر ایشان شدند و بین آنها دعوا رخ داد نیز همین حال را دارد؟

۴. آیا تمام بابیان که منکر ایشان شدند همین حال را دارند؟

۵. آیا تمام شیخیه و تمام مسلمانان که منکر ایشان و بهاییت شدند همین حال را دارند؟

۶. آیا این روش گفتار ایشان با آن چه که فرموده شده است که “همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار” قابل جمع می باشد؟

صحبت و الفت بهائیان با منتقدانشان، ممنوع !!

photo_2016-12-31_09-29-57
یکی از ادّعاهایی که تشکیلات و مبلغین فرقه بهائیت دارند “وحدت عالم انسانی” است.

بر سر مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و سایر باورها می کوبند که شما افراد را به کافِر، منافق، فاسق، مؤمن و … تقسیم می کنید، بنابراین، تاریخ مصرف اعتقاد شما گذشته است. در وهم و خرافات سِیر می کنید و به روز و آپدیت نیستید امّا ما بهائیان کاملا به روز هستیم و افراد را تقسیم بندی نمی کنیم.

مدّعی هستند که: همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار – ای دوست در روضه قلب جز گل عشق مکار – عاشروا مع الادیان کلّها بالروح و الریحان و … شعارهایی که علی الظاهر زیبا و فریبنده است.

آیا در عمل شاهد این شعارهای زیبا از سوی بهائیان هستیم و فرقه بهائیت صادق است در ادّعاهای خود یا کلاه بر سر مردم گذاشته؟؟

خیر، متاسفانه شاهد آن نیستیم، زیرا جناب بهاء الله (رهبر این فرقه) در کتاب مائده آسمانی دستور داده که با غیر بهائیان به خصوص منتقدین نباید صحبت کرد و آنها را اشرار خوانده است و صحبتی از گل و بلبل و برگ و شاخسار نیست !!

بیاییم صادق باشیم و آن چیزی را که هستیم تبلیغ کنیم نه آن چه را که نیستیم.

نیچه: “تنها دروغ است که از نقد می هراسد”

بزن توی دهنش !!!

photo_2016-06-12_09-42-24

جناب بهاءالله در کتاب اقدس میگوید: «شما در کتاب منع شده اید از جدال و نزاع و زدن و همانند آنها از آنچه که باعث ناراحتی قلب ها میشود.»

ببینیم آیا خود جناب بهاءالله دستوراتی که صادر میکردند را رعایت مینمودند؟!

از قول پسر ایشان یعنی جناب عبدالبهاء نقل شده: «وقتی جمال مبارک (بهاءالله) از سلیمانیه تشریف آوردند، یک روز توی کوچه تشریف میبردند با مرحوم آقامیرزا محمدقلی، یک شخص کباب فروش آهسته گفت: باز بابی ها آفتابی شدند. جمال مبارک به میرزا محمدقلی فرمودند: بزن توی دهنش! میرزا محمدقلی او را گرفته توی سرش میزد.» (مؤید، حبیب، ج۱، ص۲۶۶)

تصویر سند از کتاب خاطرات حبیب را در زیر مشاهده میکنید:

Kahtirat-e Habib Jild 1png_Page1habib

سیلی مبارک !

67

خلیل شهیدی فردی است که بسیار مورد اعتماد جناب عبدالبهاء بود. شهیدی در کتاب خود با عنوان “خاطرات خلیل شهیدی” نقل میکند: «روزی (عبدالبهاء) در بیرونی بیت مبارک در حیفا (شهری در فلسطین اشغالی) فرمودند: “دستمالم را فراموش کردم.” یک نفر از احبا که معروف به استاد محمدعلی بنا بود به این مضمون عرض کرد: “چگونه میشود مظهر حق چیزی فراموش کند؟” عبدالبهاء فوراً یک سیلی به او زدند و فرمودند: “مردک! (خدا) به یک دستمال فراموش کردن صد نفر را امتحان میکند.”»

شاید این مظهر حق!!! فراموش کرده بود که پدرش سالها قبل در کتاب اقدس گفته بود: «شما در کتاب منع شده اید از جدال و نزاع و زدن و همانند آنها از آنچه که باعث ناراحتی قلب ها میشود.»

telegram4

بهائیت با چه رویی دم از ” وحدت عالم انسانی ” می زند؟!!

66

از مهمترین آثار جناب میرزاعلی محمد شیرازی (معروف به باب) کتاب “بیان فارسی” می باشد که مورد تأیید جناب بهاءالله است؛ چرا که در کتاب اسرارالآثار به نقل از ایشان آمده: «به آن (بیان فارسی) رجوع کنید که هر حرفش برای اهل زمین کافی است و یک حرف از آن نزد من محبوبتر از آسمانها و زمین است.»

اگر به کتاب بیان فارسی رجوع کنید در آن عباراتی را می یابید که با وحدت عالم انسانی کاملاً در تضاد است.

به اعتراف جناب عبدالبهاء در کتاب مکاتیب آمده: «در یوم ظهور حضرت اعلی (میرزا علی محمد) منطوق بیان (عبارت بود از:) ضرب اعناق (گردن زدن غیر بابیها)، حرق کتب (سوزاندن کتابها) و اوراق و هدم بقاء و قتل عام الّا من امن و صدق (به جز بابیان) بود.»

در کتاب بیان فارسی حتی گفته شده اموال کسانی را که به کتاب بیان ایمان ندارند را مصادره کنید و اجازه ی تدریس هیچ کتابی غیر از بیان داده نشده است.

با این حال جناب بهاءالله، نخستین رهبر بهائیان می گوید: «بیان فارسی در این ظهور (بهائیت) امضاء شده.» (کتاب اقتدارات)
پ ن : معنی تروریسم در تروریسم

telegram4

اندر تناقضات کتاب مکاتیب

60

ضرب المثل «یکی به نعل میزنه یکی به میخ» در مورد فردی بکار میرود که دو پهلو و دوجور حرف میزند.

نمونه ی عملی این ضرب المثل را می توان در جای جای کتاب مکاتیب که از مکتوبات جناب عبدالبهاء (دومین رهبر بهائیان) است مشاهده نمود.

ایشان در جلد سوم این کتاب برای آنکه همه را به سمت خود بکشاند در یک جا آنچنان برای دشمنان ارج و منزلت قائل میشود که می گوید دشمنان را همچون دُرّ و گوهر بدانید و حتی به ستمگران محبّت کنید و هر دشمن کینه توزی را مثل یار خود بدانید؛

امّا در جایی دیگر در جمع دوستان خود میگوید که نمیشود با ظالم با مهربانی برخورد کرد، چراکه اگر با شخص ظالم یا خائن مهربانی کنید باعث میشود بیشتر به تو ظلم کند.

سخن اول: «الیوم مقرّب درگاه کبریا نفسی است که جام وفا بخشد و اعداء را دُرّ عطا مبذول دارد حتّی ستمگر بیچاره را دستگیر شود و هر خصم لدود را یار ودود.»

سخن دوم: «با شخص ظالم و یا خائن و یا سارق نمی شود مهربانی نمود، زیرا مهربانی سبب طغیان او می گردد نه انتباه او. کاذب را آن چه ملاطفت نمایی بر دروغ می افزاید.»

حل تناقض این دو سخن با بهائیان.

telegram4

تناقض در کلام غیر الهی

58

همانطور که می دانیم در مسائل دینی اگر امری غیر الهی باشد، در آن تناقض و اختلاف وجود دارد، چنانکه خداوند در سوره نساء آیه ۸۲ در رابطه با الهی بودن قرآن می فرماید:
«آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی نگرند (تا برآنان ثابت شود که وحی خداست؟) و اگر از جانب غیر خدا بود در آن بسیار اختلاف می یافتید.»

حال نظر رهبران بهائی را در مورد ارتباط و معاشرت با غیر بهائیان ببینیم تا تناقض در این اعتقاد به روشنی بر هر انسان حقیقت جویی ظاهر شود.

آنجا که جناب عبدالبهاء برای خوش بین کردن افراد ناآگاه نسبت به بهائیت، تعالیم شعارگونه و به ظاهر زیبای خود را مطرح می کردند تا به گرد خویش مریدانی جمع کنند، می گفت:

«بیگانگان را مانند آشنا معامله نمایید و اغیار را به مثابه یار نوازش فرمایید. دشمن را دوست ببینید و اهرمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبت رفتار کنید.»(مکاتیب،ج۳)

اما در جایی دیگر برای آنکه مریدان خود را از دست ندهند، حتی اجازه نمی دادند بهائیان با سایر افراد معاشرت و تکلّم و ملاقات کنند. جناب بهاءالله در کتاب مائده آسمانی،ج۸ می گوید:

«باید از کسانی که از بهائیت دوری می کنند، دوری شود و حتی یک لحظه هم نباید با آنها نشست و برخاست داشت…»

«… و اگر (قرآن) از جانب غیر خدا بود در آن بسیار اختلاف می یافتید.»(نساء،۸۲)

 

telegram4

اثبات حقانیت به روش بهائی !!

photo_2016-03-08_14-55-40

?جناب بهاءالله (بانی وحدت عالم انسانی) در کتاب مائده آسمانی پس از ذکر قسم جلاله و تأکید فراوان، عباراتی دارد که ترجمه آن چنین است: «هرکس مرام و آئین بهائیت را به حقانیت نشناسد، او حرام زاده است و فرزند مشروع و قانونی پدرش نمی باشد.»

آیا کسی با شنیدن این سخن بهائی می شود؟!

حال به جاست که سخن پسرش جناب عبدالبهاء را بشنویم که می گفت: «به ما چه ربطی دارد که این مؤمن است یا آن مؤمن نیست. ما نمی توانیم نفسی را بر نفسی ترجیح دهیم.»(خطابات،ج۱)

آیا هنوز هم می توان گفت که جناب عبدالبهاء تعالیم پدرش را تبلیغ می کرده؟!!

پسر کو ندارد نشان از پدر
تو بیگانه خوانش، مخوانش پسر

telegram4

وحدت عالم انسانی یا وحدت عالم بهائی؟

photo_2016-02-26_17-46-34

بهائیان، جناب بهاءالله را بانی و مؤسس تعلیم ” وحدت عالم انسانی ” می دانند و به این تعلیم بسیار افتخار می کنند.

امّا وقتی به مطالعه ی آثار جناب بهاءالله می پردازیم، به عباراتی بر می خوریم که کاملاً برخلاف این تعلیم می باشد.

ایشان در کتاب بدیع، بهائیان را تهدید می کند که از بهائیت دست نکشند و اگر کسی از بهائیت روی برتابد اسم و صفتش را از دست خواهد داد.

سؤال ما از بهائیان این است که این چه نوع وحدتی است که می خواهد با تهدید، انسان ها را به دور هم جمع کند؟!

telegram4