صدای پای بهار، پیام تحویل سال

noo__1458551355_27963

“شیشه های خانه بی غبار شد/ آسمان نفس کشید/ دشت بی قرار شد/بهار شد!”،
“عید نوروز می رسد از راه/ شادی از روی خانه می بارد”،
“نرم نرمک میرسد اینک بهار/ خوش بحال روزگار”…
شور و شعف نهفته در نوروز، از آمدن بهار است که  زیبایی و طراوت و پاکی و شکوفایی را به همراه می آورد
و جان انسان های خزان دیده را از شمیم بهاران مالامال می کند. این یاد “بهار” است که در یلداهای دیرپای زمستان، دل ها را پر امید نگه می دارد تا شب های طولانی انتظارشان را به صبح بهاران  گره بزند!
ایرانیان ، وقتی طعم زیبای اسلام را چشیدند بهاران را بیشتر و نوروز را پرشکوه تر برگزار کردند. معلّی گوید:

حضرت اما صادق علیه السلام،  روز نوروز مرا فرا خواند و فرمود:” می دانی امروز چه روزی است؟!
این روز علتی در زمان های دور دارد.این روز، اولین روزی است که خدا از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و نیز اولین روزی است که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و هم  روزی است که پیامبر، علی(ع) را بر دوش گرفت.همچنین  در این روز قائم ما صاحب امر ظهور می کند. هیچ نوروزی نمی رسد مگر آنکه ما منتظر فرج باشیم زیرا نوروز از روز های ماست که ایرانیان آن را حفظ نموده و ما آن را ضایع کرده ایم.» برای همین اسن که آن بزرگوار را در دعاها”ربیع الا نام و نضره الایام=بهار مردمان و طراوت و شادمانی روزگاران” می خوانیم زیرا با آمدن او، بهار بی خزان فرا می رسد و انسان ها به خرمی و شادمانی همیشگی می رسند.
یکی دیگر از سنت های نوروزی ایرانیان، دعای هنگام تحویل سال است. در لحظه تحویل سال ،یعنی لحظه وداع با سال قبل و استقبال از سال نو و بهار جدید را با این دعا همراه می شویم:” یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللیل و النهار،یا محوّل الحول و الاحوال،حوّل حالنا الی احسن الحال”.پیام این دعا که لب های منتظران بهار در لحظه تحویل سال به آن مترنّم است، همان رسیدن به بهار بی خزان( یعنی ربیع الانام) است که تنها با پیوند با او به “احسن الحال=نیکوترین دوران” خواهیم رسید.
پیام این کلمات در لحظات تحویل سال این است که دست خدای متعال در رقم زدن هر لحظه ای ظهور، باز و تواناست و دعای ما نیز در تقدیر این رویداد موثر است که فرمود:بخوانیدم تا اجابتتان کنم:”ادعونی استجب لکم”! پس اگر اینگونه است که هست، آن بهار بی خزان را با دعای “مقلب القلوب” همیشه طلب کنیم تا احسن الحال را در آغوش کشم:

یا رب آن نوگل خندان به چمن باز رسان

وان سهی سرو خرامان به وطن باز رسان

ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف

این زمان یوسف من نیز به من بازرسان…

telegram4


منتشر شده

در

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *