چه کسی پاسخگوی بهائیان است؟

حکایت قسم روباه و دم خروس برای همه مان شیرین است. روباهی که خروسی را دزدیده بود و پنهان نموده پا به فرار گذاشته بود، زمانی که گیر افتاد، قسم میخورد که خروس را ندزدیده ام در حالی که دم خروس بیرون زده بود و مردم با شگفتی از او می پرسیدند: قسمت را قبول کنیم یا دم خروس را؟؟

حکایت روباه مثال است اما در ماجراهای این روزها هم میشود مشابهش را پیدا نمود. یک نمونه داستان بهائیت و ولی امر و مقام تبیین است. پس از جناب شوقی افندی بهائیت دیگر مبین ندارد. یعنی اگر یک فرد بهائی در بیانات رهبرشان به ابهامی برخورد کرد، هیچ کس حق پاسخگویی به او را ندارد…

بهائیان میگویند، جنابان عبدالبهاء و شوقی افندی تمام آنچه مبهم بود، تبیین کرده اند و ابهامی باقی نمانده…اما با کمی مطالعه در آثار بهائی، به عبارتهای پیچیده و عجیبی میرسیم که واقعا نمیدانیم اگر یک بهائی به آن ها بر بخورد باید پاسخش را از کجا بیابد؟؟

جناب بهاءالله در کتاب ایقان می فرمایند:” اگر مس به مدت هفتاد سال در معدن خود از خشک بودن محفوظ بماند به طلا تبدیل می شود”

کاری به درست یا غلط بودن این عبارت نداریم. تنها میخواهیم بدانیم طبق اعتقادات بهائی، اگر بخواهیم مفهوم این بیان مبهم و بیانات مشابه که کم هم نیستند را بدانیم، باید دقیقا از چه کسی بپرسیم؟

شاید این صحبت های تلخ در مورد اعتقاد بهائی، شیرینی آن حکایت زیبای قسم روباه را نیز کمی کمرنگ کند که: کدام را باید بپذیریم، قسم را یا …

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *